جزئیات وبلاگ

image
image
5 اردیبهشت 1402

آدنوم کبدی

آدنوم کبدی

آدنوم یا آدنوما (Adenoma) به تومور خوش خیم با منشا بافت غددی گفته میشود. این تومور در غددی مانند هیپوفیز، کولون، کبد، تیروئید، پاراتیروئید، غده فوق کلیوی و ... تشکیل میشود. علائم آن اغلب ناشی از فشار بر بافت های مجاور و ترشح هورمون های مربوط به بافت منشا میباشد. مثلا آدنوم هیپوفیز با فشار بر بافتهای مجاور موجب تاری دید و سردرد شده و با ترشح هورمون رشد منجر به آکرومگالی میشود.

آدنوما اصولا خوش خیم است ولی ممکن است بافت تومورال بدخیم نیز باشد. به تومور بدخیم با منشا بافت غددی آدنوکارسینوم می گویند. گاه توده های آدنومی بعد از چند سال به کارسینوم مبدل می شوند مانند سرطان روده بزرگ.

انواع آدنوم ها

آدنوم هیپوفیز:

آدنوم های هیپوفیز همچون دیگر توده های داخل مغزی توسعه یابنده ممکن است علایم و نشانه های افزایش فشار داخل مغزی از جمله سردرد و تهوع و استفراغ را ایجاد نماید. آدنوم های هیپوفیزی که به داخل قاعده مغز گسترش می یابند (آدنوم هیپوفیزی مهاجم) موجب تشنجات یا هیدروسفالی انسدادی می شود. گاه خونریزی حاد به درون آدنوم همراه با شواهد بالینی اتساع سریع ضایعه و کاهش هوشیاری می باشد (آپوپلکسی هیپوفیز).

شایع ترین علت پرکاری هیپوفیز، وجود آدنوم در هیپوفیز قدامی می باشد.

تولید بیش از حد هورمون های هیپوفیز قدامی در اکثر موا رد به علت وجود یک آدنوم است که از لوب قدامی منشا می گیرد و شایع ترین آنها پرولاکتینوم ها هستند. اکثر آدنوم های کارکردی (70درصد) با بالا رفتن هورمون رشد (GH) پرولاکتین (PRL) و هورمون کورتیکوآدرنال (ACTH) همراه می باشد. آدنوم های مترشحه هورمون محرک تیرویید (TSH) و هورمون های گنادوتروپ (FSH-LH) نادر می باشد. ممکن است تولید چند هورمون با هم روی دهد. به ویژه ترشح PRL و GH. حدود یک چهارم آدنوم های هشپوفیز غیر کارکردی می باشد و ممکن است در اثر ایجاد فشار روی غده نرمال باعث کم کاری هیپوفیز گردند. میزان بروز در بزرگسالان از دهه چهارم تا ششم است.

1) پرولاکتینوم ها

پرولاکتینوم هاشایع ترین نوع آدنوم های پر کار هیپوفیز هستند. پرولاکتینوم ها معمولا در زنان در سنین باروری نسبت به دیگر بیماران در مراحل اولیه تشخیص داده می شوند.

هر توده ای در بخش فوق زینی ممکن است تاثیر مهار طبیعی دوپامین هیپوتالاموسی را بر روی ترشح پرولاکتین مختل کند و منجر به هیپرپرولاکتیمی شود که اصطلاحا به آن اثر ساقه ای گفته می شود. به هر حال بالا رفتن پرولاکتین می تواند به دنبال اثرات فشاری تومورروی هیپوتالاموس و متعاقبا کاهش تاثیرات مهاری آن روی آزاد سازی PRL روی دهد.

علل هیپرپرولاکتیمی عبارتند از: حاملگی، درمان با مقدار بالای استروژن، نارسایی کلیوی، کم کاری تیرویید، ضایعات هیپوتالاموسی، داروهای مهار کننده دوپامین (رزرپین)، توده های فوق زینی

پرولاکتینمی سبب آمنوره (قطع قاعدگی)، گالاکتوره، کاهش میل جنسی و ناباروری می شود.

2) آدنوم های هوورمون رشد

40 درصد از آدنوم های سلول سوماتوتووف جهش های فعال کننده در ژن GNAS1 بر روی کروموزوم 20q13 هستند.

چنانچه آدنوم مترشحه GH قبل از بسته شدن اپی فیز رخ دهد (مثلا در کودکان قبل از بلوغ) سطوح مازاد GH منجر به ژیگانتیسم می شود. این اختلال با افزایش فراگیر جثه بدن و با دست و پاهای به صورت نا متناسب دراز مشخص می شود. اگر افزایش سطح GH ادامه یابد یا پس از بسته شدن اپی فیزها وجود داشته باشد بیمار دچار آکرومگالی می شود که در آن رشد در بافت های نرم و پوست و احشا و در استخوان های صورت و دست ها و پاها زیاد است. بزرگ شدن فک منجر به جلوزدگی آن (پروگناتیسم) همراه با پهن شدن صورت و جدا شدن دندان ها از هم می شود. سایر عوارض شامل عدم تحمل گلوکز، استئوپروز، هیپرتانسیون و نوروپاتی است.

3) آدنوم های سلول کورتیکوتروف

ممکن است از لحاظ بالینی خاموش باشند یا به علت اثر ترشحی ACTH بر روی قشر فوق کلیه سبب هیپرکورتیزولیسم شوند. هر گاه علت هیپرکورتیزولیسم تولید بیش از حد ACTH توسط هیپوفیز باشد، به این حالت بیماری کوشینگ گفته می شود. این حالت بیماری کوشینگ حدود 60 تا 70 درصد سندرم کوشینگ را تشکیل می دهد. علائم آن شامل:

چاقی تنه، صورت شبیه به ماه، اختلالات روانی، هیرسوتیسم و بی نظمی های قاعدگی در زنان، ناتوانی جنسی و کاهش میل جنسی در مردان.

هیپرتانسیون به علت احتباس آب و نمک شایع است. هیپرگلیسمی، هیپوکالمی و بالا رفتن میزان متابولیت های کورتیزول و گلوکوکورتیکوئیدها در سرم و ادرار. آدنوم های کورتیکوتروف بزرگ و از لحاظ بالینی مهاجم ممکن است پس از برداشت جراحی غدد آدرنال جهت درمان سندرم کوشینگ ایجاد شوند. این حالت معروف به سندروم نلسون می باشد. چون غدد فوق کلیه در بیماران مبتلا به سندرم نلسون وجود ندارند هیپرکورتیزولیسم ایجاد نمی شود.

4) آدنوم های گنادوتروف

بیش از همه در مردان و زنان میانسال تشخیص داده می شوند. آنها ممکن است سبب کاهش میل جنسی در مردان شوند اما هیچ گونه ناهنجاری درون ریز آشکاری ایجاد نمی کنند.

5) آدنوم های تیروتروف

حدود 1درصد از کل آدنوم های هیپوفیز را در بر می گیرند و یک علت نادر پرکاری تیرویید می باشند.

آدنوم کبد

آدنومهاي کبد تقريباً فقط در زنان ديده مي شوند و شيوع آنها نيز به دليل مصرف گسترده قرصهاي ضد بارداري خوراکي در حال افزايش است. مصرف ترکيبات حاوي مسترانول با تعداد نامتناسبي از موارد بيماري همراه بوده است، ولي سابقه مصرف مسترانول طولانيتر از ساير داروها است.
اين تومورها تودههاي نرم، زرد تا قهوهاي رنگ و با حدود مشخصي هستند که بين ۲ تا ۱۵ سانتيمتر قطر دارند. اکثر تومورهائي که علامت باليني ايجاد ميکنند بين ۸ تا ۱۵ سانتيمتر قطر دارند. دو سوم از آدنومهاي کبد منفرد هستند؛ ساير موارد متعدد هستند. ممکن است آدنوم خوشخيم کبد يا ديسپلازي سلول کبدي در مرحله بينابيني به کارسينوم سلول کبدي تبديل شود.
حدود نيمي از بيماران بدون علامت هستند. اکثر بيماران علامت دار با درد ربع فوقاني راست شکم يا خونريزي حاد داخل شکم يا شوک مراجعه ميکنند. دورههاي خونريزي حاد ارتباطي قوي با خونريزي قاعدگي دارند.

آزمايشات عملکرد کبدي و سطوح AFP معمولاً طبيعي هستند. در سی تی اسکن و اولتراسونوگرافي کبد يک نقص موضعي ديده ميشود. در آنژيوگرافي کبد، ضايعات در طيفي از بدون عروق تا پر عروق متغير هستند و معمولاً نميتوان آنها را از هپاتوم بدخيم تشخيص داد. بيوپسي آسپيراسيون بيخطر است.
آدنومهاي علامت دار کبد بايد برداشته شوند؛ در بيماراني که خونريزي حاد دارند اين عمل جراحي نجاتبخش زندگي آنها خواهد بود. آدنومهاي کبد ممکن است با قطع قرصهاي ضد بارداري خوراکي پس رفت کنند و چنين درماني براي ضايعات بدون علامت و يا با علائم خفيفي که کوچکتر از ۶ سانتيمتر باشند مناسب است. آدنومهاي بزرگ کبد بايد بدون گذراندن دوره انتظار پس از قطع قرص ضد بارداري برداشته شوند. چون احتمال خونريزي يا بدخيمي در آنها بيشتر است.
مصرف قرصهاي ضد بارداري خوراکي بايد براي هميشه و در تمام بيماران منع شود. پرتو درماني و شيمي درماني ارزشي ندارند.

    اشتراک گذاری :

نظر بدهید